به پیشم آمدی یارا چراخود بیصدا رفتی

به پیشم آمدی یارا چراخود بیصدا رفتی
دلم را تازه بشکستی بپیش آن چرا رفتی

نکردی خود سلامی را برنگ آشنای عشق
بهارم راخزان کردی شکستی تا کجا رفتی

ندانستی که من عاشقترین عاشقان بودم
توعشقت راحدرکردی ونادیده رضارفتی ؟

به جبر واختیاری که بدست دیگران دادی
گرفتارچه عشقی گشتی ودست کها رفتی

طریقت نامه ای را من نوشتم دردلم گویا
بیاد خاطراتم باش بدیده خودبجا رفتی؟

برای جعفری گویم مباهات و مراعاتیست
بسان مرغ نالانیست به بست آن فنارفتی

علی جعفری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد