ای پیرِ خرابات نگاهی تو به ما کن

ای پیرِ خرابات نگاهی تو به ما کن
بر ما نظرای پیرتو بی چون چرا کن

در دام بلایم نَبوَد راه گریزی
بَنمای محَبّت تو رهایم ز بلا کن

بستندمَیَستان همه یک عمرخُماریم
رَحمی تو به ما از سَرَ آن مهر وفا کن

بشکسته دلم بر دَرِ میخانه نشستم
برمن نظرایدوست تو ازروی سخاکن

مُردَم ز خُماری بَنَگر حال خرابم
جامی ز کرم بر مَنِ در مانده عطا کن

ازغم شده پُرسینه بکن چاره یِ دردَم
باجرعه یِ مِی سینه ز غمها تو رهاکن

ترسَم بَکَشاند به فنا غصّه دلم را
ما را به دو پیمانه ز هَر غصّه جداکن

دستم تو بگیرو بَرَسانم به خرابات
لطفی به(خزان) پیر تو در راهِ خدا کن


علی اصغر تقی پور تمیجانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد