طنین نگاهت...

طنین نگاهت...
زلزله‌ای‌ست
در سکوتِ تنم.
لبانت...
آتش‌زنی‌ست
که بهشت را
به خاکستر می‌کِشاند.
در آغوشت...
لحظه‌ها را
به قیمتِ جهنم
می‌خرم.
بوسه‌ات...
مهتابی‌ست
که سپیده را
از شرم،
می‌لرزاند.
تو...
بارانِ پنهانِ
رازهای منی...
و من،
در هر نفسِ تپیده‌ات،
غرقم...
در آتشِ بی‌پایانت.

سیدحسن نبی پور

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.