گل بریزم

تا کی به پای تو گل بریزم
از حلقه جدا شوم بسوزم

شمع رخ تو سوخته جانم
جان میدهم بهر عزیزم

گفتند نثار گل کنید بهاری
آن بهار که در آن اشک ریزم

تا عشق نباشد فصل گذاری
از فصل زمستان می‌گریزم

چون سختی زمستان گذشتیم
بر دامن زیبای بهار گل بریزم

دریا تو نگو هوس ندارم
تا عشق نباشد من نسوزم

سیاوش دریابار

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.