به سمت کعبه چشمت شبی دست نیاز آرم

به سمت کعبه چشمت شبی دست نیاز آرم
روا باشد به درگاهت‌اگر دستی به ناز آرم

بر آنم تا پس از دورِ جدایی از خیالِ تو
خودم را دست و پا بسته، به درگاهِ تو باز آرم

ترازِ آزمونت را، بیاور از کَرَم بیرون
که جانی معتدل از این، دل ناهمطراز آرم


نسیم دلربای تو بگو کی می وزد بر من
که با آن پرچم‌ یاد تو را در اهتزاز آرم

مرا ای عشق در بندِ غمت گیر و تماشا کن
که پیرم گرچه؛ بندت را جوانی بند باز آرم

بیاموزم به ترفندی حروف عشق را شاید
در این کوران دلتنگی، نشاطی یکّه تاز آرم

نپرس از صدق آیینم ولی ذکر نگاهت را
به من فرصت بده یارا که گاهی در نماز آرم

شبی پر می‌شود گوش جهان از نغمه‌های تو
اگر من از نیستان با تو نای نی نواز آرم

مرا در آتش حسرت بینداز و تماشا کن
کز این جانِ پر از حیرت، زنی تاریخ ساز آرم

زهرا وهاب

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد