ترس با من همراه

ترس با من همراه
در من ، از دیرگاه
و تو بودی نزدیک
ترس ز جای تاریک
تو چونان نزدیکی
چو رگی باریکی
در رگ گردن تن
و صدایت تن تن
در کلامت آشکار

بارها شد تکرار
در لوحی محفوظ
که شده ست ملحوظ
و به اندازه ی روزهای سال
در کلامت عطر منثور وصال
گشته تکرار منم آن یاری رس
و مکرر تکرار باش آرام و نترس

معصومه داداش بهمنی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.