| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
در سپیدای معنا
شکسته لاله ای اذان کرد
آفتابگردان از خلسه ی خوابگاه
در سماور آفتاب
خسته از راه رویا
از درد ناشتایی رو به دانایی چشم گشود
آبی زیبایی ست تجلی تو
ناشا
لحظه
اهل ماندن نیست و مدام میرود
نگاه کن
دیرینه ی زیبایی ست
گذشتن از
تنگه ی زورداران قبیله ی غارت
من از حضیض خاک
در آغوش افلاک افتادم
و از پستان پر برکت طبیعت نوشیدم
در آغوش مادرانه ات
و حوض را
لایروبی کرده و به خاندان سپیده دم
سر سپردم
نرفتم ، ماندم
که وفا در چشم پیرمردی خسته
برافراشته سروی ست
که از لابلای پلکهای خسته اش
پیچاپیچ
برگ ریزان اشک ست
دل به هیچ سنجاقکی نسپردم تا
تا بال پروانه ای در انارستان خلوتم
باران نخورد
به مرغ تنبور قسم
در کاسه ی صبر نسترن غوغا میکند
و در توسن کلام
شقایق
با چهره ای زیبا
لبریز ابدست
میشنوم
تپش آمدنی را از بیقراری های یاس
مینویسم بر کتیبه تاریخی را
که پروانه ای
با بال رنگین کمانش
به طواف
تماشا
خواهد امد
آن فرسنگ ها دور افتاده از فطرتی که
کفش هایش را
فرشتگان
روی پله های من هر روز
سوگند خوردند
و با هم
تمام سیاه مشق هایمان را
دوره خواهیم کرد
و در قنوت
شاخه های ما
میوه
خواهد رویید
فرهاد بیداری