ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
ستاره
شبهای تابستان .
خوابیدن روپشت بام .
یا رو تراس ، صفاداره .
شبهای نبود ماه .
مجلس ستاره ها ،ریز ودرشت .
برقرار است توپهنه سما .
خود نمایی میکنند در غیبت ماه .
پهن کردند خودشانرا روبه زمین مثل لحاف .
به توالی چشمک وسو سو زدنی بر اهداف .
چلچراغی کم نور روبروی زمین .
بهر روشنی شبهایش کرده کمین .
شبهای بی خوابی وکمخوابی ها .
عادتم گشه شمارش ستاره ها .
وبه شبهای سیاه بی ابری .
بشمرم ستاره هارا تا سحری .
وهمیشه چند ستاره را گم کرده .
یا که خوابم به اشتباه جمع کرده .
کار بیهوده ندانم لیکن .عادتی گشته مرا .
شمارش ستاره ها که گمگشته به جا .
غصه ای شده مرا گمشده ها .
چه به خواب روز دگر ستاره نیست .
شب تاریک بداند ستاره چیست .
احمدرضاآزاد