رَخت پاییزی بر دل و غم تو جهان فرساست

رَخت پاییزی بر دل و غم تو جهان فرساست

خیالت بر جان و دل چو دریا نهان فرساست

عصرگاهی همه در شور و شَر و دل ما در آتش

خیالت آتش جان و حتی لَبت به بیان فرساست


بابک پولادی فراز

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.