ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
دیدم که حکایت عشقم را کجا خاموش شد
رفت و عاشقی کردو بارقیبم چه ها نوش شد
دیدم که حدیث لیلی و مجنون به تکرار گشت
گریه های مجنون هم به صحرا ها پوش شد
دیدم که یار تازه ای گزیدی وبریدی دست ما
دو گوهری که نشانش بود و جا فراموش شد
دیدمکه دست قضاهم خزان کردبال وپرم را
لبخند گلی گشتی وبرگ هایش بنا گوش شد
خواستم بگویم که عذاب روزگارهم کشیده ام
مجلسی گرم گشت وحوریان هم فراموش شد
شیرین وفرهاد را کشیده ام به عشق و وصال
عشق هاییکه جاویدان گشت چراخاموش شد
با جعفری بگویید که خاطرش آسوده گشته باز
با دیدار سپیده خشنود گشت و به آغوش شد
علی جعفری