| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
رو به آیینه نشستم وسط تنهایی
می کشم ثانیه ها را به جلو...می آیی؟
رفت از جسم خمودم هوس و شوری که...
رد شد از صورت من وسوسه ی زیبایی
پشت در مانده ای پشت دری فولادی
می تند فاصله ها را به تنم لولایی
لحظه ها دود شدند عطر تو باقی مانده
عطر برگ از تن این مزرعه ی کوبایی
گفته بودند که فرداش بیاید...یک عمر
پی امروز گذشت و نرسد فردایی
شد حروف و کلمه خون و رگ و ریشه ی ما
واژه ها محو شدند و تو خود معنایی
وصف دلتنگی من نیست تو را کم دارم
می چکد از مژه ها اشک و نم دریایی
مثل یک رود که خشکید به دریا نرسید
آبرفتی شده در سینه اش از دلتایی
رد شدی از ته این کوچه که خانه دارم
سالهایی که گذشت و تو هنوز اینجایی
برهان جاوید