ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
میان من و دل غوغا به پا شد
تمام هر چه بود از این هوا یکجا رها شد
حریصانه هوس با نام عشق یکجا در آمد
شکست طاق سکوت و هرچه بود یکجا صدا شد
مرا درمان و مرهم وعده داد اما بی حاصل
هر انچه داشتم در این نبردها خون بها شد
درید آن سینهی سوخته ی عاشق کشش را
چه ننگی بود که او روزی با من آشنا شد
میان من و او غوغا بپا شد
تمام هر چه بود یکباره نابود گشت فنا شد
در این کندن ها و تپه های صاحب گنج
تمام سهم من افسوس که ، باد هوا شد
صلات داغ آن روز روزه ام باطل کرد و
تمام هرکه روزه خورد ناگه بی حیا شد
من و تو هردو هم راز و پر از راز
یکی مؤمن ماند و دیگری بیخدا شد
میان این همه جان بر کف و آلوده خاطر
همین یک جرعه عشق ما بود که فدا شد
میان مردم بی خانه ی بی پا و بی دست
دو دست عاشق ما بود که سقف خانهها شد
همان که روزگاری با ولع خون ها میخورد
درون خون خود رقصید ، بی اشتها شد
در آن وصلت که نو داماد را کشت
تمام هرچه داشت جای شیربها شد
میان من و ما غوغا بپا شد
تمام هرچه بود از این قفس یکجا رها شد
تمام هر چه داشتم پر زد و باد هوا شد
تمام هر چه بود از جا پرید و بی بها شد
سهیل آوه