ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
آن شکوه قله و پرواز تنهای عقاب ...
چشمهای کرکس بیدار، یادت مانده است؟
گردش یک روز زیبا در هوایی دلپذیر
ابرهای خیس و باران دار یادت مانده است؟
توی صحرا پچ پچ و نجوای ما در گوش باد
رقص آهو در دل صحرا به یادت مانده است؟
مستی کل ها ، نوک کوه بلند
آن بز کوهی به یادت مانده است؟
من برایت شعر خواندم در نسیم سرد دشت
بوی قهوه ، بوی گل ...
سرفه و سیگار ، یادت مانده است؟
دشت های ساکت و تاریک ، دست سردتو
بادهای نابرابر ، پشت هم تکرار ، یادت مانده است؟
آسمان نیلی و سر مستی یاران جان
آن شب دیوانه ی تبدار، یادت مانده است؟
من به گوش باد خواندم یک غزل باران بگو
از من اصرار از تو هم انکار، یادت مانده است؟
اشک در چشمت نشست و من یقین دارم که آن
ساعت غمگین و محنت بار یادت مانده است ...
حجت هزاروسی