دنیا همچو پیستِ سبقت دانیم

دنیا همچو پیستِ سبقت دانیم
ز گرفتن سبقت ، چشم بسته برانیم

انگار نه انگار گشته ایم خلق ز آدمیت
همچو اسبان وحشی فقط در جمعیت

کودکی را در هیچ و پوچ ماندیم
جوانی هم بسی بر غرور راندیم

طلبکار بودیم از زمین و زمان
غلط کردیم آمدیم در این جهان

حالِ خویش بر خِرمان کردیم ورفت
ز سوزش دل ، عُمر ویران کردیم و رفت

نفهمیدیم از بهر چه زنده مانده ایم
در پی توپ و الّاکلنگی جان کنده ایم

حیرت کنیم زین همه حماقت
بر اموال یکدگر هم حسادت

گر لطفی از بَرِمان ز کیاست
زِهی باشد برما عینِ ریاست

محمد هادی آبیوَر

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.