| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
ز پچ پچ ها شنیدم که ،
آمده ای دوباره
حدس زده بودم خودم
دیدم هوا غباره
دیدم بسوی روحم
جرقه ها میباره
نمیدونم چه خوابی دیده ای ،
اینبار برایم
شاید قطره های اشکی دمادم
هدیه ی تو، برای اینباره
هی درد به روی درد مینهی به روی قلبم
هی ماچ ات میچسبه روو گونه هایم ،
مثل یه مُشت تاپاله
چقدر اِی عاصیِ من ، خوی تو جبّاره
تو فقط معشوقه ام هستی و بس
نگو نه
یه روز هستی و صد روز،
غیب میشی از حوالیم
دراین چند ماهه، هوس ،
میون قلب و مغزم ،
بسانِ یک چاپاره
گاهی برای فقط یادآوریت ،
میرم به یک کاباره
دراین میانه عشقت ،
نگو که یک رحمته ، فقط برام زحمته
عشقت برام بسانِ یک سرباره
برای منی که تو معشوقه شی ،
آرزوم یک مغزِ روو به زواله
فعلاً پیاده ای هستم توو شطرنج
عشق توست که بر اسب و فیل ، سواره
تو انگارکه خودت را ،
با ظالمینِ عالَم کرده ای یکریز قواره
تازگیا چقدر چروکِ ناجور،
افتاده روی روحت
بهترست هروقت دیدمت ،
منهم بِدَم کفّاره
وقتی ازهاری ات میگم به هرکس
میگوید آنچه از پچ پچ می فهمم
هیچیک صحیح نیست و همه نواره
کنون یه معشوقه ی دیگری تدارک دیدم
برای فرداهایی بس قشنگتر
جنسش ز آدمی نیست و،
زجنسِ خوبِ پَری است
سبُک بسانِ پری ست
یه معشوقه ی کامل
که عشقِ خوبش کامل نو نواره
بهمن بیدقی