دلــم پُـــر اسـت ز اســـرارِِِ عاشـقـانــه تو

دلــم پُـــر اسـت ز اســـرارِِِ عاشـقـانــه تو
چه زخم ها شده قلبم از این همه بهانه تو

قلــم نبــود و کـلامـی نبـود و شعـر نبــود
جوانـه زد کلمـاتـم ، ز چشـمِ شاعـرانـه تـو

( تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم )
دلت کجاست تا بدهم شانه ام به شانه تو

چه طعنـه ها به سکوتـم نشانـه رفت ، ولی
تمـام ، آتشِ عشـق است ،خـاورِ میـانـه تو

چه قصّه ها که نوشتم ، هزار و یک شبِ من
دلم که شرحه شرحه شد و شد انار دانه دانه تو

نه چــاره ای ، نه امیــدی ، گرفته ای وطنــم
فقط بسوختــم و تا ابـد شـدم ، فسـانـه تو

جمال الدین بخشنده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد