ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
خواستم که فراموشت کنم ولی نمیتوانم
خواستم که به آغوشت کنم شبی نمیتوانم
در گیر عشق کهنه ای هم گشتم و پریشانم
خواستم که ردا پوشت کنم کمی نمیتوانم
یافته ام معدنی راکه پرازگوهر وسیم است
خواستم که گوهروسیمت کنم ولی نمیوانم
لیلی برفت و مجنون هم به دنبالش بدوید
خواستم اسبی که زینش کنم دمی نمیتوانم
درشهریکه کرج نام دارد و من هم بیگانه ام
آرزوی دیدن توراهم کرده ام غمی نمیتوانم
باران بارید و گلبرگهای تو هم به نم وا شدند
برآن شبنم گلی هستم که با تو نمی نمیتوانم
تاریخ را ورق زدیم و نام عشق راهم یافته ام
باجعفری هم غزل بخوان بی تو لبی نمیتوانم
علی جعفری