ما با جهان چه کرده ایم او چه کرده است

ما با جهان چه کرده ایم او چه کرده است
دستان خالی آورده‌ایم او چه کرده است

ساقی که پر کند شراب تلخ روزگار بر گوی
ما در جهان چه کرده ایم او چه کرده است

معشوق دمی غفلت نکند از دیدن روی یار
در چاه کنعان چه کرده ایم او چه کرده است

شیرین بدید با آشفته خواب زندان لیلیش
مصری صفت چه کرده ایم او چه کرده است

چشمان بسته پدر باز شده به اذن کردگار
یعقوب وار چه کرده ایم او چه کرده است

ای خشکیده کنعانیان همه شب بشنوید
در چاه چه کرده ایم او چه کرده است

هفت در که بسته ایم به اذنش باز شود
با درب بسته چه کرده ایم او چه کرده است

ما جمله کرامات یار بی مثال دیده ایم
ما خاکیان چه کرده ایم او چه کرده است

با اذن او شود جوان خشکیده پیرزنی
دریا ما چه کرده ایم او چه کرده است


سیاوش دریابار

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.