ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
.....مستم کنید.....
چنان عاشق و مستم کنید
چنان باده در دستم کنید
چنان باده را لبریز جام
لب ا لب از هستم کنید
.....آب سوخته.......
تو می را به میدان نفروخته ای
شراب تلخ را از جان سوخته ای
چنان عاشقی کرده با آب سوخته
گویم دیده بر دیدگان دوخته ای
......مست خدایی.....
شراب تو می مست خدایی است
جمالت کرده عالم را خدا یی است
به باده میفروشم تا شب قدر
که تنها مانده ام خدایی است
....رندی طلب.....
رندی طلب می از ما میکنی
غافل شده از چه تمنا میکنی
بشکسته ای طلب خدایی داری
ای بیخبر خدای دل پا میکنی
سیاوش دریابار