آه ای پیچک گلخون بهار

آه ای پیچک گلخون بهار
مرغِ شبگاه اگر از تو سرود
به امیدِ دل او گوش دهیدش یکدم
رخِ مهتابِ کمند
ز لب نوش تو از دم نشکستم پیوند
یک نفر سوت زنان می‌گذرد
گل آلاله چنین می‌گوید :
که هیاهوی جهان چینشِ باغِ ازلی‌ست.
قطره می‌رقصد و زان گونهٔ گلگونِ هوا
آب بر چهرهٔ من بوسه زند ؛

آب چون زلزله ای جانفرسا
کز سراپنجهٔ گل نعره برآورده خموش،
غزلی می خواند.
شرحِ حالِ دل من بود به مانند سه تار
آه ای پیچک گلخون بهار

رادین رودساز

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.