ای تو تنها گل به باغ آرزو

ای تو تنها گل به باغ آرزو
ای سراغم را گرفته کو به کو

رودباری پر هیاهو گشته‌ای
این بود از رفتن جویی به جو

آمدی دریای سینه جای تو
گشته ای با موج عشقم روبرو


یا که چون من سینه بر ساحل زنی
یا که چون آبی شوی اندر سبو

گر شوی دریا ز سعی خود شوی
از دو صد سنگ سر راهت بگو

خنده زد بر من که قطره بوده‌ام
بهر دیدار توام سویی به سو

فروغ قاسمی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.