باز هم شب شد

باز هم شب شد
شب هنگام
غم دیرینه یاد کرد مرا
بی آنکه پرسد کجا بودم
انگار ماه هم
زین غم آشکار آگاه بود
زیبا تر از همیشه می‌درخشید
و زیبایی اش را
که انگشت نشان بود
به رخ می‌کشید


علی مرتضی موحدی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.