آسمان صاف و زمین صاف و زمان ناصاف است

آسمان صاف و زمین صاف و زمان ناصاف است
زیرِ این چرخِ فلک نوعِ بشر علاف است
ماه و خورشید و کواکب به نظر زیبایند
لیک یک نکته ی مجهول در این اوصاف است
شکمِ دهر چو حلقومِ جهانخواران نیست
خَلفِ آدم و حوا عجبا بی ناف است
گوهری هست جهان آنطرفش پیدا نیست
هر که صاحبنظری هست نه خود صراف است
می رسد قصه ی هستی به درازایِ زمان
به گمان هرچه بخوانی همه حرف و لاف است
بالِ پروازم اگر نیست چو سیمرغ چه باک
دلِ من خیزِ بلندی ست که نامش قاف است

آرش آزرم

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.