ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
زمزمه ایست در من
مثل رویای عبور از یک کوچه سبز در همهمه گنجشکان سحر خیز
یا آسودنی بی انتها در سایه ای بر برگ
زمزمه ایست در من
و صبح بر دستانم شاخه ای تنومند رویانده
و من رها می شوم تا اوج
تا یک اشتیاق وصف ناپذیر، تا یک گفتمان بی واژه و یک پژواک بی صدا
زمزمه ایست در من، مثل پرواز قطره ای آسمانی بر یک محراب نورانی
و غسل می دهم اندیشه ام را
زمزمه ایست در من و من زاده می شوم از نو
الهه توکل