واژه هایی در حروف زندگی باشد نهان

واژه هایی در حروف زندگی باشد نهان
قسمت ما زجر زحمت زهر خوانی زاد آن

نون آن هم از نداری و نبودن نیستی
واژه هایی که تلنگر بود دائم بر روان

درد بی درمان دوری دائما دو رو برم
دال هم در مصرع بالا ی شاعر شد عیان

گاه گاه گرمی دستت گمانم گاف بود
زندگی یک لعنت دیرینه گافش رابخوان

یکدم آمد یاد یاری مصرعم از یاد رفت
یایِ آخر یک دو را هی در مسیر راهِمان

احمد صحرایی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.