این مرثیه ها درد دل مختصر ماست

این مرثیه ها درد دل مختصر ماست
هر خاک غمآلوده پر از بال و پر ماست

می برگد و می روید و هرساله شکوفاست
این جلگه که از چشمه چشمان تر ماست

همرنگ شفق بوده و همصحبت خورشید
دریای نگینی که به خون جگر ماست

هر سرب فرو رفته به تصویر زمستان
از ترکش جامانده ی خون هدر ماست

تقویم دلاشوبی هر عالم و آدم
دلداده به تشویش قضا و قدر ماست

حاجت به تو و همدلی یار چه باشد
با این همه بیگانه که در دور و بر ماست

از تلخی درد است پر تب و تاب است
هر شعر تبآلوده که از نیشکر ماست

علی معصومی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.