من آن پرنده خو کرده در قفسم

من آن پرنده خو کرده در قفسم
بگزار نغمه تنهایی بخوانم در قفسم
چه خوش باشم منو نقابم و قفسم
چه کم دارم نباشد چیزی کم در قفسم
تو مرا هر روز بینی شادم در قفسم
آبی ، دانی ، بین چه خوشم در قفسم
مرا با پرندگان آزاد چه کار ، خوشم در قفسم
مگیرید مرا از این خوشی که در قفسم
تا روزی روحم گیرند بگزارید در قفسم
رهایم کن ، بگذار بمانم در قفسم

سید حسین مبارکی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.