آرام می مانم اگر شاید بگویی تو جواب

آرام می مانم اگر شاید بگویی تو جواب
بسیار ای پروردگار در حیرت آن راز ناب

شب را نگاه آن گلی نوری بتابد صورتم
در انتظار نوبتم آرامشی در کنج آب

ای وای بازم در فراق ای آتش سوزندگان
آن غم مرا بازم فریب دلبسته است یار خلاب


محنت که دامی در رهم انداخته ای دلبرم
ای یار فریادی برس چون باز کن دستی به باب

گر من نگاهی کرده ای شوق وجودت کرده ام
آن وقت دیگر ارزش است آن ماه را دیگر به مات

ای خالق دیوانگان ای شاهد صوفیگران
ای آتش حیرتگران باشد صنوبر در نقاب

محمد اسماعیل اسدتاش

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.