خاطرات مانده از تو همچو کوله باری بر دوشم

خاطرات مانده از تو  همچو کوله باری بر دوشم
به غیر از با تو بودن دگر لباس شادی نمی پوشم
در این دیار سرد و خموش منم خسته و خمود
شبها با یادت بیدار و با خیالت هم آغوشم
پر شده تک تک سلولهایم با خاطرات تو
نوای دل انگیز صدای زیبایت مانده در گوشم
دلم چون آتشی نهفته است در زیر خاکستر
غم پنهانی که زبانه می کشد در مَنی که خاموشم
ای تو عاقبت دل شکستنم, باز با رویای دیدارت
زنده به عشقم که با یادت می نویسم‌, نشود فراموش
م

عسل ناظمی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.