| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
وَاللّه، حیف دست تو و دستهای من
باید قبول کرد که رفتی... خدای من!
رفتم که پشت خاطرههایم کفن شوم
تا سایهای چه دور بماند به جای من
بعد از تو آه حال غزل هیچ خوب نیست
بعد از تو آه، آه نمانده برای من
یادش به خیر! پشت مرا ناگهان شکست
آن دوستی که خواست بمیرد برای من
حالا شب عروسیتان مست میکنم
تا بُهتتان بگیرد از خندههای من
آقا! مبارک است، چه داماد خوشگلی!
خانم! مبارک است، به طعنه؟ نه وای من ـ
این خانه از همیشه خراب است تا هنوز
این سرنوشت بود نوشتند پای من؟
سیگار را دوباره سرو ته، دوباره...اَه
تلخی گرفت قهوه ایِ چشمهای من
از کوچههای کاشان تا پشت باغ فین
یک مرد دفن شد کمکم انتهای من
شعر از: مهدی فرجی