ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
به خیال باران
چشم ترمیکنم و
به آسمان میدوزم
به تمنای بهار
آدمکهای برفی را
پارو میکنم از ذهن و خیال
در خیالم انگار آسمان میشکفد
و فرو میریزد
به امید موجی
سنگ میاندازم در حوض کوچک خانه مان
می دانم آب در هاون میکوبم
پوسته های فکرم لای منقار حقیقت میشکنند
باران نیست و بهار هنوز در راه است
ماهی کوچک قرمز حتی
زیر لایه نازک یخ میرقصد
به امیدی
به امیدی که شاید...
آسمان روزی می شکفد
افسانه لعل میرزاده