ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
این منم
غزلی عاشقانه
باقافیه های میانی.
از خواب شب پره ای می آیم
لای پونه های آب رکن آباد
که نسیم صبحدم دیروز
ناگهان با خودش آورده بود.
مرا بخوان
بیت به بیت
بارها و بارها
از راه دوری می آیم
با کوله باری سنگین تر از وزن شعرهایم
از برم کن
برای روزهایی که نیستم
یا روزهایی که شاید دیگر نباشم
شبیه همین داستانی که نوشتم تا بیدار بمانی
اما خوابت برد
مثل تمام قصه هایی که گفتم و به پایان نرسیده
خوابیدی.
قرارمان باشد برای امشب
من و تو و نیامدنت!
بهروزکمائی