ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
فقط
می توانم
برای
درختانِ
نارنج خانه ات
قطره
قطره
آب باشم
تا به شکوفه
بنشینند...
فروغ_گودرزی
تو تاری من پودم
نباشی پاک میشه تمام نقش های وجودم
بمون تا کامل شه نقش و نگارم
بمون تا با هم
زیباترین تصویر فلک باشیم
مریم_سپهوند
دست به خانه تکانی زدم
همه جا را تکاندم
شستنی ها را شستم
ولی...
بویِ عطر تنت خانه را برداشته...
فروغ_گودرزی
در ظلمت شب بود
که با ماه سخن گفتم
گفتم بشکن
آینه ظلمیست
در چشم من اشکی و تو قبحیست
شب را به خموشی تو سحر کن
در صبح سپیدی تو نظر کن
شاید که همان صبح
امید ست
روشنگر آن
نور سپید است
+نمیدونم گذاشتن شعر شاعران چه مسمویتی داره...که دوست عزیز تو نظرات گذاشته..
نفس نفس واژه ها را
بر بال نسیم نشانده ام
به قایقران سپرده ام
آنها را به ساحل ببرد
پروانه مدی