صبح نیامده ما را چه کسی بخیر گفت؟

صبح نیامده ما را
چه کسی بخیر گفت؟
که این گونه چشمان خواب آلودِ واژه ها
متورم شده اند از نوشتنِ
شعرِ شبانه های بیداری
در سکوتِ بوسه ی لب های استکانِ خُمار،
انگار هرگز شراب نوشیده نشده
میان رقص زُلف طلائیِ پریشان سایه ها
بر تن لخت خورشید؛
از خود می پرسم:
لباس سفیدم را کی بپوشم؟
تا طلوع کنی و بر من بتابی
در این روزهای بیخوابی!


مرتضی سنجری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.