| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
نگاهت،
بسان برکهای خواب آلود
که با قتل عام ماهیهای نگرانش
سکونِ برکه شدن را می طلبد...
چشمهایت
مملو از پشیمانیای اجتناب ناپذیر،
اما پیشبینی شده ...
و مردمکهایت،
حلقه هایی شعلهور، از افسوسی شیرین!
.
.
.
اما چرا؟
چرا شبیه به مردابی که در انتظار تبخیر،
به سینهی بیقلب بیابان تکیه داده؟
چرا شبیه به مریمهای غرق شده
در اشکهای منجمد شده ات، نه؟!
* نجوا آرام