تو از من می‌خواهی عاشق باشم ،

تو از من می‌خواهی عاشق باشم ،
من از تو می‌خواهم دوستم داشته باشی ...
تو می‌خواهی مرا در قفس کنی ،
من می‌خواهم با تو پرواز کنم ...
این تفاوت عشق و دوست داشتن است ...


#ایوان_تورگنیف

......................................................

باید در عشق جسور بود و تاب این جسارت را آورد،باید هیچ گاه هراس را نیاموخت.

#فریدریش_نیچه

به خودم امدم انگار تویی در من بود

به خودم امدم انگار تویی در من بود
این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود!

#علیرضا_آذر

عشق ، ریسک کردن در پس خوردن است

عشق ، ریسک کردن در پس خوردن است
زندگی کردن ، ریسک کردن در مردن است
امیدوارم بودن ، ریسک کردن در ناامید شدن است
امتحان کردن برای انجام کاری ، ریسک کردن در شکست خوردن است
ریسک کردن ، یک نیاز است
و تنها کسی که جرات ریسک کردن دارد
یک انسان آزاد است

« شاعر : آلدا مرینی »

بـہ حدے دوستت دارم،ڪـہ مے دانم خدا روزے

بـہ حدے دوستت دارم،ڪـہ مے دانم خدا روزے
سؤالش از تو این باشد؛ چـہ ڪردے او پرستیدت؟

" حسین فروتن "

عشق ، گروگان می گیرد

عشق ، گروگان می گیرد
وارد وجودتان می شود

شما را می بلعد
و رهایتان می کند
تا در تاریکی ، مویه کنید

« شاعر : اسلاوی ژیژک »

خواستم از رنجشِ دورے بگویم ، یادم آمد

خواستم از رنجشِ دورے بگویم ، یادم آمد
عشق با آزار ، خویشاوندے دیرینـہ دارد

" قیصر امین پور "
..............................

او واقعاً مرا دوست دارد.
براے همین هم می‌خواهد اذیتم بڪند…
چون عشق خودش یڪ جور آدم‌ڪشے است .

" رومن گارے "

تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد

تا زمانی که رسیدن به تو امکان دارد
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد
زندگی درد قشنگیست ، بجز شب هایش!
که بدون تو فقط خواب پریشان دارد
یک نفر نیست تو را قسمت من گرداند?!
کار خیر است اگر این شهر مسلمان دارد !
خواب بد دیده ام ای کاش خدا خیر کند
خواب دیدم که تو رفتی، بدنم جان دارد!
شیخ و من هر دو طلبکار بهشتیم ولی
من به تو ، او به نماز خودش ایمان دارد
اینکه یک روز مهندس برود در پی شعر
سر و سریست که با موی پریشان دارد
"من از آن روز که در بند توأم" فهمیدم
زندگی درد قشنگیست که جریان دارد
#علی_صفری

این عصــرهای پاییـــزی

این عصــرهای پاییـــزی
عجـیب بـوی ِ نـفس هـای ِ تـو را می دهـد ...!
گـوئـی ... تـو اتـفاق می افـتی
و مـن دچـار می شـوم ...

"محمد علی بهمنی"

آسمان بارانی است

آسمان بارانی است
همگی می گذرند
چتر دارند به دست
تا نبارد باران
بر سر و صورتشان

اما...
من تنها و رها
زیر این سقف سیاه
گام برمی دارم
بی چتر...
و به تو، می اندیشم

"عاطفه قدمگاهی"