چشمان تو یادم داد

چشمان تو یادم داد

فریاد کشیدن را

تا قله به سر رفتن

از کوه پریدن را . . .



علیرضا آذر

به خودم آمدم انگار تویی در من بود

به خودم آمدم انگار تویی در من بود
این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود

آن به هر لحظه‌ی تب‌دار تو پیوند منم
آنقدر داغ به جانم که دماوند منم


علیرضا آذر

زنده ام،

زنده ام،
هرچه زدی تیغه به شریان نرسید
خیز بردار ببینم خطری هم داری؟
" علیرضا آذر "

من مَحالم

من مَحالم
تو به مُمکن شدنم فکر نکن ...

علیرضا آذر

بین این مردم عاشق‌ کُشِ معشوقه ‌فروش مـَگـذارم،

بین این مردم
عاشق‌ کُشِ معشوقه ‌فروش
مـَگـذارم،
مَـگـذارم،
مـَگـذارم،
مـــَگــذار

"علیرضا آذر"

تـو از فصل پاییز زیباتری

تـو از فصل پاییز زیباتری
من از فصل پاییز تنهاترم

علیرضا_آذر

گاه و بیگاه پر از پنجره های خطرم

گاه و بیگاه پر از پنجره های خطرم
به سرم میزند این مرتبه حتما بپرم ...

علیرضا آذر ...

+فقط زندگی