ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در حجله ی ابلیسم دیو است که می بارد
از بوسه به درگاهم
مردابِ عطش دارد این بستر نفرینی
من عشق نمی خواهم
گمشید جماعت تا،
تابوت کج و کوله ام بر زمین باشد
من عشق نمی خواهم،
یک جمله از این معنی،گفتیم و همین باشد
علیرضا آذر
پنجه هایی که تنم را به زمین کوبیدند
بعد سی سال که شلوار نگاهم خیس است
سنگ هایی که پشیمانی شعرم بودند
بعد سی سال نوشتن دهنم سرویس است!
علیرضا آذر
حالا کجا با این همه تندی؟
من هرچه کردم با خودم کردم
جان علی امروز با من باش
بنشین! برایت چای دم کردم
"علیرضاآذر"
عشق آن اگر باشد که می گویند
دل های صاف و ساده می خواهد
عشق آن اگر باشد که من دیدم
انسان فوق العاده ای می خواهد
"علیرضاآذر"
" علیرضا آذر "