ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تو یه روزنی به خورشید
واسه گرمای تابستون
بارون ترانه سازی
واسه آواز زمستون
تو یه شهر بی حصاری
واسه دل بستن عاشق
یه بهار بی خزونی
واسه گل دادن عاشق
هیچ غروبی نمیتونه
بده دست شب نگاتو
نمیتونه هیچ هوایی
گم کنه خاطره هاتو
تو همیشه سربلندی
مثل سرو پر صلابت
کم نمیشه از گشایش
اون دو دست پرسخاوت
واسه صید اون ستارت
هیچ شبی خواب نمیمونم
چشمامو هم نمیذارم
تا ستارتو نبینم
تو میتونی که پناهه
غربت شبزده ها شی
از تو زندون رهایی
همدم چلچله هاشی
میلاد چهارمحالی زاده
تو این شطرنج بی قانون
نگاه من به دستاتن
تو این بازی عدالت نیست
تموم مهره ها باتن
تو هرجوری بخوای میدی
من و بازی و میخندی
به روی مهره های من
همه راه ها رو میبندی
تموم حمله هامو با
غرورت میکنی خنثی
که با اسبِت بتازونی
که شاهم رو کنی رسوا
ولی با اینهمه میخوام
که بازنده خودم باشم
میخوام پیروز میدون سی
که پیروز دلم باشم
مهم نیست دشمنی یا دوست
که با مرگ زندگی کردم
که رودر روی این دنیا
یه عمر بازٓندگی کردم
تو دستت رو شده واسم
نه کیشٓم میکنی نه مات
منم سرباز بی قلعه
تو مرز مبهم چشمات
تو حتی با یه دست خوب
اسیر دست رویایی
سیاست توی هر بازی
برندست وقتی تنهایی
میلاد چهارمحالی زاده