ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
در کنار جویباری،در فضای آریایی
می نویسم از تو یاری که در از قلبم بریدی
گر دلت سهم دلم بود می نوشتم از دل زار
از همان روز که رفتی می نویسم از تو دلدار
از همان طرز نگاهت یا گل سرخ لبانت
یا که دل که بعد از ان روز ندارد یک دم آرام
یادت آید که تو بودی منو ان قمری کوچک
تو به او نگاه کردی و منم غرق تو بودم
در دلم یادی از ان روز ،در سرم قفل نگاهت
چه مسیبت نیستی تو منمو یاد نگاهت
همه ی اینها که گفتم همه از یک روز بوده
چه گذشت بر من سال ها که تو بودی در کنارم
در کنار آب دریا، در کنار باد و باران
هرکجا که میروم گویی تویی در کنارم
تو بگو ای جان جانان یادی از ما میکنی
یا که جای دیگر هستی و کنارش دلخوشی
تمام خواسته ی من از خدای پنج یزدان
از خدای آبو ، کوه و ، درو ، دشت و بیابان
جمله این است که تو خوش باشی کنارش
و چند بیت این مجنون برسد به دست یارش
آرمین انصاری