سفری دیگر

سفری دیگر
با رد پای واژه هایی تازه
تا سنگفرش کوچه های دوردست
با تبسم های خوشرنگ تو
در حاشیه غربت یک جاده
و آواز مسافر و تنهایی
سفری دیگر
با پژواک تو
تا معبد رنگی نیلوفر ها
با زمزمه نسیم مهربانی
پژواک تو
از شبنم یک ستاره لبریز
از قامت سروها
در حضور خیس باران پیدا
نزدیک تو
خورشید هماهنگی
آئینه بی غبار یکرنگی
در حافظه روشن شمعدانی ها
عطر زیبای نگاهت جاری‌
نزدیک تو
راز یک باغچه سر می رود و
دیوار زمان می شکند
باغ دلتنگی ما
سمت یک آبی بی کران می روید
نارون ها
چتر شادی در دست
سایبانی در چشم
به تو سلام می گویند


عبدالله رضایی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد