| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
ای عشقِ من، آغازِ من، ای خوبتر از باورم
جز تو کسی راهی نشد، بر خوابهای آخَرَم
تو قلهی صعبالعبور، من ریشهی یک آرزو
مانند کوهی سر بنه ، بر شانههای پیکرم
از شوقِ دیدارِ تو بود این پرسههای نیمهشب
چون سایهای سرگشتهام، دنبالِ نورِ محشرم
در سینهام طوفانِ توست، در چشم من آیینهات
هر جا که باشم با منی، ای قبلهی هر منظرَم
دل را به دستت دادهام، با این دعا هر لحظهام
ای کاش تا پایانِ شب، خواب از تو گیرد بسترم
ای ماهِ پنهان تا ابد در سینهی تنهایی ام
من قصهی بیخوابیات، در چشمِ شب میپرورم
این مستی و دیوانگی ها یادگار از هجر توست
با اینهمه زخم و جنون، خود هم ندانم کیفرم
تو ساحلِ آرامشی، من قایقی سرگشتهام
موجی شکسته میشوم، وقتی تو باشی معبرم
پایانِ این راهِ سیاه، تنها تویی فانوسِ من
جز شانههای خستهات، سنگی نخواهد بسترم
من در حصارِ چشم تو، عمریست محبوسم هنوز
بگذار تا آتش زند آن شوقِ پنهان باورم
شبهای بییادِ تو را پروانگی از من گرفت
بیتو چه سودی میبرد جانی که باشد در برم
من قصهٔ گمنامیام، افسانهی بینام و رنج
با تو همه سالِ جهان از نو به دنیا آورم
ای کاتبِ مجهولِ جان، بر لوحِ من جاری بمان
تو متنِ پنهانِ منی، من سایهای بر دفترم
بشکستهبال و خستهام، اما نخواهم ترکِ تو
تا لحظه ی آخر بمان، ای خوبتر از گوهرم
مهرداد خردمند