| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
چهرهها رنگ میبازند،
گم میشوند ،
در غبارِ سالها،
صداها می شوند خاموش
نامها میروند از خاطرها.
اما دل میماند،
با طعمِ لحظهها،
با خاطرهی نگاهی،
که روزی گرما بخشیده بود .
دل میماند،
میتپد برای آنچه ماندنی بود،
نه عکسی بر دیوار،
نه کلامی در دفتر روزگار،
بلکه عشق،
در عمق یک حضور بیادعا.
و شاید،
در پایانِ همه چیز،
این دل باشد که تعریف میکند ما را ،
نه آنچه از دیده رفت،
بلکه آنچه احساس شد...
دکتر محمد گروکان