خواب از خواب بیدارم کرد

خواب
از خواب بیدارم کرد
کوه ها هنوز ایستاده بودند
تو اما نبودی
صخره ها
پیاده راه افتاده بودند
تو نگاه نمی کردی
شرق، طلوع چشمانت را می خواست
خورشید صدایت می زد
غروب چماق برداشته
و آسمان ما
میان ابرها گم شد
تو پایین نیامدی از دوست داشتن
پله های ماه را
برایت جا گذاشتم
و بی ماه
هی ماه
ماه می کنم


غلامرضا تنها

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.