| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
این مرغ که بینی شده در دام و کمند
پایش به غل آشناست و دستش با بند
..
این تاک چنین قامت او خم گشته
از دوری یار دیده آسیب و گزند
..
این برگ که اوفتاده در پای درخت
چشمش به جوانه بوده فکرش پیوند
..
این دود که برخاسته از خانه دل
از اشک کباب آمده یا از اسفند
..
این شخص که خاک را ریخته به سر
مردیست که تازه مرده هستش فرزند
..
وان لب که به رنگ و رو شبیه است به گل
طعمش به عسل ماند و در مزه به قند
..
وین جامه که بینی که دریده ست از پشت
در پشت سرش نهفته است یک ترفند
محمدرضا گلی احمدگورابی