رفتی و تمام آرزوهامون ،برباد

رفتی و تمام آرزوهامون ،برباد
خنده های ما،عشقمون شد ،فریاد
گفتم چه عاشقانه......
اما تو رفتی
با یک کلامت ،دنیای من رو شکستی
گفتم برو ،ولی بدون ،دل ،دیگه عاشق نیست

تو با یه دروغ
یک عمر ازم گذشتی
. بدون که دل لایق نیست

حالا تنهایی مونده ،
واسه منم، تنهام‌

خیال تو پرواز کرده، سمت دنیا
رفتی ،بی صدایی ،تنها گذاشتی
دل ،دیگه عاشق نیست
تو نباشی ،غروب عشقت رو.
غمی تو دلم کاشتی ،غمی تو دلم کاشتی ،
واسه همون ،تمام دنیام رو، تو برداشتی
قصه هامون تمام ،
دنیای عشق ،پایان ،حرف ها ناتمام
رفتی، بی صدایی ،تنهام گذاشتی
دل دیگه عاشق نیست ،
تو نباشی
غروب عشقِ تو ،غمی تو دلم کاشت ،
واسه همون ،تمام دنیام رو، تو برداشتی

حالا دیگه وقتش رسیده باور کنم
تو دیگه نیستی ،تحمل کنم
لحظه های با تو، خاطره شد.
آرزوهای ما رفت بر باد ،دل تو نشد آروم
حرف دل ،فریاد
می شینم تو سکوت شب
چشم براهه پایان
چونکه می دونم ،این راه بی پایان
قصه ای که تموم‌شد ، دل که بی گناهه

خاطره ها جا موندن قطار انتظار
دل ، با یاد تو هنوز زنده است
دل دیگه عاشق نیست ، باخته است
رفتی ،بی صدایی ،تنها گذاشتی ،
دل دیگه عاشق نیست ،و نباشی ،
غروب عشقت رو،
غمی تو دلم کاشتی
قصه هامون تمام ،
دنیامو تو برداشتی
رفتی بی صدایی، تنها گذاشتی
دل دیگه عاشق نیست ،
تو نباشی
غروب عشق تو غمی تو دلم کاشت ،
واسه همون ،تمام دنیام
دل ،رو تو برداشتی
حالا دیگه وقتش رسیده باور کنم
تو دیگه نیستی ،تحمل کنم
شاید که فردا ،غروب برگردم ،اما دیره
اینجا .......
،دللی دیگه عاشق نیست
خاطرات ما بر یاد ،عشق ما شده بر باد ،
حالا که عمر شده دلتنگی،تا کی تحمل کنم
شاید فردا ،دیره که باور کنم
تو دیگه نیستی


محمد ابراهیم امینی سرابی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد