من سنگ صبورم غم پنهان شده ات را

ای دوست رها کن غم زندان شده ات را
از دیده بریز ابری باران شده ات را
گفتی که دلت در پی دیدار نگاریست
گفتم که بیاور دل ویران شده ات را
در رسم رفاقت شده دل محرم اسرار
من سنگ صبورم غم پنهان شده ات را
دریای نگاهت پر از امواج پریشان
آرام کن این ساحل طوفان شده ات را
بشین برِ من درد دلت را بدهم گوش
ای دوست رها ‌کن غم زندان شده ات را



رقیه صدفی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد