ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
شبیه شاه مغروری که عشقش را رها کرده
نماز صبح می بینم که ارتش کودتا کرده،
سپاه از دیدن اخمم شبیه بید میلرزید
ولی اکنون سلیمانم که تکیه بر عصا کرده
من آن پیرم که عمری را عبادت کرده و آخر
بهشتش را پری روی جوانی بر فنا کرده
مرا سرباز قصرم تیر باران کرد و فهمیدم
که هرکس تکیه بر غیرخودش کرده خطا کرده
چقدر این روزها مانند ایران گشته اوضاعم
ز شرق و غرب هرکس تکه ای از من جدا کرده
من از تو عشق می خواهم ولی نفرت نصیبم شد
یقیننا یک نفر ظرف دعا را جا به جا کرده
جواد نوری