غروب و شبا سخته

غروب و شبا
سخته
بارون و پاییز
سختتر.
زمستون سرد و
دل بی تو درد و
سکوت قناری.
من و اشک سرد و دریا
شب و سکوت و چراغای دور.
دل تنگ و بی تو صبور
به رنج و به گنج و
به دریای نور
نمی ارزه بی تو این شهر و
تماس های را دور و
خانه سرد و من بی تو اسیر...
کجاییی قناری دلم تنگنته
بیاتا شبا ی دریا هنوزم پر عطرته...
نباشی نمیشه...
تمام راه های شهرو پیاده رفتمو
نبودی ببینی
چقدر سردمه...

نوشین فتحی

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.