حرف بسیار و زبان ناکار است

حرف بسیار و زبان ناکار است
این دل غمدیده به فریاد است

او که گوید فاصبر و خود آزارد
داغ او بر جگرم همچون خار است

آنکه خود را مرهمم می‌دانست
خود زهری بود بر درمانم

خسته از درد و غم ایامم
بی‌قرار از غم این فرجامم

گریه کنم یا که بسوزم در خویش؟
حسرت گفته ناگفته بماند در دل


محمد جواد احمدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد